Quantcast
Channel: کلبه عاشقانه ی ما
Viewing all articles
Browse latest Browse all 13

ازت ممنونم...به خاطر همه چیز

$
0
0
سلام

اومدم تشکر...

برا همه چی....

برا اون همه محبتی که همیشه بهم می کنی....

برا اینهمه دل داری که امروز بهم دادی....

برا اینکه وقتی گریه می کردم آرومم کردی....

آره.....حالا که آروم شدم واقعا دارم فکر می کنم که آزمون ورودی اونقدرا هم ارزش نداشت که مرواریدای چشمم بیاد پایین.....که تورو هم ناراحت کنم.....

خوشگل نانازی من......ممنون که همیشه هوامو داری و آرومم می کنی....مخصوصا تو شرایط خیلی سختی مثل امروز......

امروز وقتی مشاور اسممو جز قبولیای دبیرستان نخوند خیلی زور زدم جلو بچه ها اونم تو سالن گریه نکنم.....خب زور زدنم جواب داد...اما فقط تو سالن....

وقتی اومدم تو کلاس دیدم یکی از بچه ها داره گریه می کنه منم اشک تو چشام جمع شد...خیلی خودمو کنترل کردم تو کوچه داشتم می رفتم تا به سرویس برسم دیگه طاقتم طاق شد.....دو تا قطره افتاد پایین....

رفتم جایی که همیشه سرویس بود....نبود....

یهو احساس کردم دنیا داره می چرخه ......منم باهاش چرخیدم .....نمی دونم دور خودم یا دور زمین...اما چرخیدم.....دیگه اونقدر تو چشام اشک بود که جایی رو نمی دیدم.....فقط سیمین رو دیدم که اومد طرفم

گفت:"چی شده؟؟؟آزمون قبول نشدی ؟؟؟"گفتم:"نه".....به تیکه بهم گفت:"بشین زار بزن و گریه کن...."

منم بلافاصله بقلش کردم و زدم زیر گریه....دیگه تا جایی که جا داشتم گریه کردم...

سرویس اومد سیمین به زور منو از خودش جدا کرد و نشوند تو سرویس و خودش کنارم نشست.....اینبار خیابونو نگاه و گریه می کردم....

سیمین گفت چته؟؟؟؟گفتم "سیمین قبول نشدم می فهمی؟؟؟؟حالا جواب خونه رو چی بدم؟؟؟؟؟

الان بر می گردن می گن خاک تو سرت.....نمی تونی یه آزمون به این راحتی رو قبول بشی....مشاورمون گفت اگه ۳۰ نفر انتخاب می کردن قبول بودی اما چون ۲۲ نفر برداشتن نوبت به تو نرسید......یعنی نمرم اونقدر بالا بود که طبق قول اولشون که ۳۰ نفر بود منم قبول بودم...اما حالا؟؟؟"و دوباره گریه کردنام شروع شد.....

سیمین کلی قسمم داد....جون خودش...جون تو.....بالاخره دیگه گریه نکردم....ولی حالم هنوز گرفته بود....تا اینکه اومدم خونه....

تو رو که دیدم واقعا نمی تونستم باهات چت کنم ......

خلاصه اولش گریه کردم اما بعدش تو مثل همیشه مسکن من بودی و آرومم کردی....

خوشگلم نمی دونم چه طوری به خاطر امروز ازت تشکر کنم....

از اون موقع تا حالا دارم به این فکر می کنم که اگه تو رو نداشتم باید چی کار می کردم؟؟؟؟تا کی باید غصه می خوردم و گریه می کردم؟؟؟

اگه خدا یه فرشته ای به مهربونیه تو رو بهم نداده بود کی باید آرومم می کرد؟؟؟

خدایا هزاران بار شکرت می کنم.....به خاطر این فرشته کوچولویی که بهم دادی(البته همچینم کوچولو نیست)

عشق من خیلی دوست دارم.....همیشه باهام بمون.....

 

ss


Viewing all articles
Browse latest Browse all 13

Latest Images

Trending Articles





Latest Images